تعادل میان شغل و زندگی شخصی؟
بر اساس گزارشی تازه از نشریه “جامعه شناختی آمریکایی” که به سفارش مؤسسه ملی بهداشت آمریکا و مراکز پیشگیری بیماریها تهیه شده است، از هر ده نفر که در آمریکا کار میکنند هفت نفر در برقراری تعادل بین زندگی شغلی و خانوادگی مشکل دارند. این آمار به مرور زیادتر شده است، تا حدی که کارمندان و به خصوص والدین احساس استرس، سردرگمی و فاصله میکنند.
در این مقاله با عنوان مسئله کار و خانواده: شواهدی از شبکه کار، خانواده و سلامتی، محققین به دنبال پاسخ این پرسش بودند که چه چیزی را میتوان در فضای کاری تغییر داد تا این مسئله بین سلامتی و بهرهوری حل شود. آنها آزمایشی در مقیاس بالا را در شرکتهای عضو ۵۰۰ شرکت برتر مجله فورچون انجام دادند و دریافتند که تضاد میان کار و خانواده نباید فقط و فقط مشکل فردی و خصوصیِ کارمندان تلقی شود، بلکه باید به صورت سیستماتیک با اندکی مدیریت مناسب رفع و رجوع شود.
در این آزمایش حدود ۷۰۰ کارمند از دپارتمان فناوری اطلاعات یک سازمان شرکت داشتند. آنها کارکنانی متخصص و میانسال بودند که مدارک معتبر فنی و حرفهای داشتند. آنها ساعتهای طولانی کار میکردند. (۲۵ درصد آنها بیش از ۵۰ ساعت در هفته کار میکردند). برخی ازآنها دور کاری میکردند، ولی این فشار را روی خود میدیدند که سر کار حضور پیدا کنند تا تعهدکاری خود را ثابت کنند. تیم تحقیقاتی به صورت تصادفی این کارمندان را به دو دسته تقسیم کرد. آنهایی که در تیم «درمان» بودند پس از آن اجازه کنترل بیشتری را در مورد اینکه کی و کجا کار کنند دریافت کردند، و همچنین حمایت بیشتر سرپرستشان را در مورد زندگیهای شخصیشان. ولی شرایط کاری گروه کنترل همان طور ثابت ماند.
طی یک دوره زمانی ۶ ماهه افراد حاضر در گروه درمان کاهش چشمگیر تقابل بین کار و خانواده (این حس که به دو طرف مختلف کشش دارند) را تجربه کردند. در واقع کارمندانی که احتمالاً بیشتر مستعد تناقضات شغل و خانواده بودند (والدین و افرادی که در ابتدا سرپرستانی حمایتگر نداشتند یا کمتر داشتند.) بیشتر از بقیه از این قضیه بهره بردند. متأهلین فرزنددار یک ساعت در هفته را از آنهایی که فرزند نداشتند کمتر کار میکردند، ولی بقیه افراد مجبور نبودند فشار کاری خود را بیشتر کنند تا این مسئله جبران شود. افراد متعلق به گروه درمان همچنین بیان داشتند که الآن احساس میکنند زمان کافی برای گذراندن با خانوادهشان و مدیریت فشار کاریشان در اختیار دارند. آنها بهطورکلی کمتر احساس سردرگمی و خارج شدن از کنترل را داشتند.
این اولین مطالعهای است که شواهدی بر اساس یک نمونه تصادفی ارائه میکند در مورد اینکه تغییرات در شرایط کاری مثل کنترل بیشتر روی برنامه کاری و افزایش حمایت سرپرست میتواند تقابل بین کار و زندگی را کاهش دهد. این روش تجربی و تصادفی به محققین اجازه داد تا توضیحات مختلف دیگر برای یافتههایشان مثل استرس اولیه کمتر یا احتمال خروج از شغل فعلی با هدف یافتن شغلی با استرس کمتر را از بین ببرند. این مطالعه همچنین اولین آزمایشی است که شیوهی تعامل افراد و سرپرستانشان را با هدف حفظ توازن شغل و زندگی کارمند تغییر میدهد.
این مطالعه با تغییر فاکتورها در تمامی گروههای کاری یا دپارتمانها نشان میدهد که راهی وجود دارد تا از انعطاف شغلی (مثل کسب تکلیف) عبور کنیم، و به جای آن از تعاملات فردی میان رئیس و همکار استفاده بریم.
منافع بسیاری در مورد کاهش استرس ناشی از شغل و زندگی در این تحقیق ارائه شده است. مثلاً در حوزه سلامت جسمی و روحی شامل: کاهش فشار خون، خواب بهتر و مصرف کمتر الکل و سیگار، همچنین کاهش تنش در ازدواج و روابط بهتر بین فرزندان و والدین.
آنچه کارمندان در مورد تعهد مدیران و سازمانهایشان در زمینه تعادل بین کار و زندگی احساس میکنند فرهنگ سازمانی و روش رهبری آنها را نشان میدهد. افرادی در تحقیق که کنترل بیشتری را روی اینکه کی و کجا کار کنند داشتند تقریباً دو برابر تعداد ساعتهای کارشان را در خانه انجام دادند. (از ۱۰ به ۲۰ ساعت در هفته). این کارمندان بخش تکنولوژی ابزارهای کار از راه دور را قبل از انجام آزمایش نیز در اختیار داشتند ولی یا آزادی لازم برای این کار را نداشتند و یا با این شیوه کار راحت نبودند. این اجازه که در این تحقیق به کارکنان داده شد به آنها آزادی داد تا به شیوههای جدید کار کردن فکر کنند و بسیاری از آنها این کار را انجام دادند. این تحقیق همچنین به مدیران کمک کرد تا از روشهای سنتی مدیریتی فاصله بگیرند و نگاه تازه داشته باشند.
در انتها، تغییرات در تفکر مدیریت در زمینه اینکه کی و کجا کار انجام شود و در مورد حمایت از زندگی افراد در خارج از محیط کار منجر شد به منشور کار و زندگی:
طراحی انعطافپذیر سیستماتیک در محیطکار، تا فشار از روی افرادی که به آن نیاز دارند برداشته شود، همچنین به کسانی که به صورت سنتی کارمیکنند این شیوه تحمیل نشود. بدینترتیب این فقط کارمندان نیستند که مجبور باشند بار سنگین ایجاد تعادل بین کار و خانواده را به دوش بکشند، و خود محیط کار به این همسویی و توازن کمک میکند.
- ۹۸/۰۸/۱۹